تا سال1388 در خصوص مسائل قرانی در قاضیجهان تشکیلات خاصی وجود نداشت و قران دوستان فقط در هیئات با همه کاستی ها وبه صورت سنتی به آموزش قران می پرداختند،ودر برخی مواقع بطور مثال در ایام محرم وصفر با حضور روحانی در محل به صورت مختصر به آموزش قرآن پرداخته می شد وبه صورت جسته وگریخته در محافل خانمها مجالس ختم قران وجود داشت .در این سال با مشورت با برخی صاحب نظران در حیطه مسائل قرآنی و با مشاهده پیشرفتهای حاصل شده در مهد قرآن شهرستان آذرشهر که بطور چشمگیری در مسائل قرآنی در بین خانواده ها جا باز کرده بود،بر آن شدیم تا چنین حرکت مبارکی را در روستای خودمان نیز شروع کنیم .در آن سال با تشویق حجت الاسلام محمودزاده از علمای برجسته شهرستان و رئیس محترم سازمان تبلیغات شهرستان در مسجد جامع قاضیجهان شروع به کار مهد قرآن وعترت امیرالمومنین(ع) کلید خورد.در بدو تاسیس با استقبال زیاد بانوان کلاسهای قرآنی به پایگاه شهید مطهری قاضی جهان منتقل گردیده و یکی پس از دیگری با صلابت هر چه تمام تر در رشته های روخوانی ،روانخوانی ،تجوید،مفاهیم و...برگزار گردیدوامتحانات نهایی در مهد قرآن شهرستان به عمل می آمد،شایان ذکر است که مهد قرآ ن شهرستان در زمینه تامین مربیان کار کشته قرآنی همکاری زائدالوصفی با این مرکز به عمل آورد.پس از دو سال تلاش حدود ده نفر از قرآن آموزان موفق به گذراندن دورهای مربیگری شده و رشته کار را در مهد قرآن به دست گرفتند، امروز شاهد انیم که کلاسهای قرآنی با مربیان بومی وبا کیفیت هر چه تمامتر در حال برگزاری می باشد.به برکت تاسیس این مهد قرآن علاوه بر کلاسهای قرآنی ،جلسات ختم قرآن در ماههای مبارک رمضان هم برای خواهران در حسینیه قاضیجهان وهم برای برادران در مسجد جامع باشکوه تمام که همه ساله برگزار می گردید، محافل انس باقران نیز با حضور قاریان برجسته شهرستان و استان در تمامی این سالهابرگزار شده است.وهمچنبن در ایام تعطیلات تابستانی دانش آموزان برنامه ریزی مناسبی برای پرکردن اوقات فراغت دانش آموزان انجام شده ودر کنار آموزش قرآن ،کلاسهای تقویتی وتفریحی نیز گنجانده شده است.به علت استقبال خانواده ها از برنامه های متنوع مهد قرآن و با اسرار والدین در سال 1390به فکر تشکیل مهد کودک قرآنی زیر نظر مهد قرآن افتادیم وبا عنایات پروردگار متعال تا به امروز در این زمینه نیز به موفقیت های شایانی دست یافته و مجموعه مهد قرآن را بیش از پیش مجهز نمودیم .واین حاصل نشده است جز به برکت بارش رحمت الهی به صورت ایات کلام الله وحی به زبان تمامی قرآن آموزان در مجموعه مهد قرآن وعترت امیرالمومنین(ع).درذیل آمارمهد قرآن را به صورت تفصیلی می توانید مشاهده نمایید:
روخوانی | روان خوانی | تجوید 1 | تجوید 2 | مفاهیم | ترتیل خوانی | صوت و لحن | حفظ جز 30 | حفظ جز 29 | نونهالان |
699 | 251 | 98 | 52 | 140 | 37 | 27 | 124 | 30 | 104 |
کل شرکت کنندگان 1562 نفر |
آمار ثبت نام کنندگان در مهد کودک ریحانه بهشتی وابسته به مهد قرآن امیر المومنین(ع)از سال 1390
سال 1390 | پیش دبستانی(6 ساله) | 8 نفر |
سال 1391 | پیش دبستانی | 26 نفر |
مهد(5 ساله) | 6 نفر | |
سال 1392 | پیش دبستانی | 23 نفر |
مهد | 13 نفر | |
کل شرکت کنندگان 76 نفر |
آمار شرکت کنندگان در کلاس های متفرقه از سال 1388
زبان انگلیسی | 103 نفر |
ورزشی | 101 نفر |
نقاشی | 80 نفر |
کل شرکت کنندگان 300 نفر |
دهه فجر از نگاه امام خامنه ای
دهه فجر ، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین کننده و بی مانند بشمارمیرود. تا قبل از انقلاب اسلامی، در ایران نظام اسلامی وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ی «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعیت » بود وپادشاهان احساس میکردند که فاتحینی هستند که بر مردم غلبه یافته اند
وحضرت امام رضوان الله تعالی علیه این سلسله معیوب را قطع کردند و نقطه ی عطفی در تاریخ ایران بوجودآوردند و شمشیر اسلام مردم را علیه دشمنان اسلام، مردم و استعمارگران به کار گرفتند. دهه انقلاب از رشحات اسلام است و آئینه ای است که خورشید اسلام در او درخشید و این دهه باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. این مراسم را با هیجانهای عاطفی صحیح باید با طراوت و تازه کرد. در مذهب ما، احساسات، گریه و شادی، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایی دارد. از این رو جشنهای دهه فجر می بایستی همچون مراسم و اعیاد مذهبی گرامی داشته شود و مردمی باشد. باید کلیه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره ی فراموش نشدنی حضرت امام و پیروزی انقلاب اسلامی را جشن بگیرند. صداوسیما باید فیلمها و سریالهای تلویزیونی و برنامه هایی بمناسبت دهه فجر تهیه کند که یادآور خاطره های خوش انقلاب باشد و حضور همه جانبه ی مردم و حل شدن آنان را در دوران انقلاب نشان دهد.
فصل ۱ : سوره های ۱ تا ۶
الفاتحه الکتاب ، بقره ، آل عمران ، نساء ، مائده ، أنعام
۱- الفاتحه الکتاب
اولین سوره قرآن است . نامهاى دیگری مانند حمد ، شفاء ، امّ الکتاب ، فاتحة القرآن ، شافیه ، وافیه ، کافیه ، کَنز و سبع مثانى داراست . داراى هفت آیه است و در مکّه نازل شده است . شامل حمد و ثناى خداست و از نیازهاى انسان سخن مى گوید . “رسول خدا به جابر ین عبداللّه فرمودند : اى جابر آیا نمى خواهى که به تو بهترین سوره اى که خداوند در کتابش نازل کرده است را بیاموزم ؟ جابر گفت : آرى یا رسول اللّه پدر و مادرم فداى تو باد بیاموز مرا . پس رسول خدا سوره حمد را به او آموخت سپس فرمود : اى جابر آیا نمى خواهى از آن به تو خبرى بدهم؟ گفت : آرى ، خبرى بده مادر و پدرم فداى تو باد . فرمود : سوره حمد شفایى است براى هر بیمارى جز مرگ”
۲- سوره بقره
دومین سوره قرآن مى باشد ، نام دیگراین سوره “فسطاط القرآن” است . این سوره در مدینه نازل شده و ۲۸۶ آیه دارد و طولانى ترین سوره قرآن مى باشد .موضوعاتى که در این سوره مطرح شده بسیار متنوع است . برخى موضوعات سوره عبارتند از : توحید و معاد همراه با داستان حضرت ابراهیم و زنده شدن مرغ ها ، اعجاز قرآن ، مباحث مفصل درباره یهود و منافقان ، تاریخ پیامبران بزرگ به ویژه حضرت ابراهیم و موسى و مباحثى در مورد انسان و نیز احکام مختلف اسلامى از جمله نماز ، روزه ، جهاد در راه خدا ، حج و تغییر قبله ، ازدواج ، احکام تجارت و دین ، ربا و قصاص و تحریم قسمتى از گوشتهاى حرام و قمار و شراب و بخشى از احکام وصیّت . نام این سوره از آیه ۶۷ آن گرفته شده است. در فضیلت این سوره روایات پر اهمیتى در منابع اسلامى نقل شده است از جمله مرحوم طبرسى در مجمع البیان از پیامبر اکرم (ص) چنین نقل مى کند که پرسیدند :کدامیک از سوره هاى قرآن از همه برتر است ؟ فرمود : سوره بقره ، عرض کردند کدام آیه از آیات سوره بقره افضل است ؟ فرمود : آیة الکرسى . افضلیت این سوره ظاهراً به خاطر جامعیت آنست ، و افضل بودن آیة الکرسى به خاطر محتواى توحیدى خاص آن مى باشد .
۳- سوره آل عمران
نام سوّمین سوره قرآن مجید است . عمران نام پدر حضرت مریم ، مادر عیسى است و نام این سوره از آیه ۳۳ آن گرفته شده است . بخشی از موضوعات مطرح شده در این سوره عبارتند از : ایمان و اسلام ، استقامت در راه گسترش اسلام ، مبارزه منطقى با یهود و نصارى و مشرکان ، نفى عقاید باطل و مباحث و درسهاى تربیتى . این سوره در مدینه نازل شده و ۲۰۰ آیه دارد. در حدیثى از پیامبر اکرم (ص) مى خوانیم : هر کس سوره آل عمران را بخواند به تعداد آیات آن ، امانى بر پل دوزخ به او مى دهند .
۴- سوره نساء
به معنى زنان است و نام چهارمین سوره قرآن مجید مى باشد . نام این سوره از آیه اول آن گرفته شده و در این سوره بعضی از حقوق مربوط به زنان مطرح گردیده است . بعضى از موضوعات دیگر این سوره عبارتند از دعوت به ایمان و عدالت ، کنترل و نگهدارى و بهسازى محیط خانواده ، حقوق و وظایف افراد جامعه در برابر یکدیگر ، لزوم اطاعت از رهبرى ، قوانین مربوط به ازدواج ، قوانین کلى حفظ اموال عمومى ، قانون ارث و بیان سرگذشت پیشینیان و بیان اهمیت هجرت در راه خدا . این سوره در مدینه نازل شده و ۱۷۶ آیه دارد . امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند : هر کس در هر جمعه سوره نساء را قرائت کند از فشار قبر در امان باشد .
۵- سوره مائده
مائده به معنى سفره غذا مى باشد . مائده نام پنجمین سوره قرآن مى باشد که از آیه ۱۱۲ این سوره گرفته شده است . قسمتى از این سوره درباره تقاضاى حواریون و یاران حضرت عیسى است که از او خواستند سفره اى آراسته از غذا براى آنان از طرف خداوند نازل شود . بعضى از موضوعات مطرح شده در این سوره عبارتند از : بیان معارف اسلامى ، موضوع رهبرى بعد از رسول خدا ، نفى اعتقاد مسیحیت به تثلیث ، موضوع وفاى به عهد و عدالت اجتماعى ، شهادت به عدل ، داستان هابیل و قابیل و تحریم قتل نفس و معرفى غذاهاى حلال و حرام و بیان قسمتى از احکام مربوط به وضو و تیمم . این سوره ۱۲۰ آیه دارد و در مدینه نازل شده است . از حضرت باقر (ع) نقل شده : هر کس سوره مائده را در هر پنجشنبه بخواند ، ایمانش به ظلم آلوده نگردد و هرگز بر خدا شریک نگیرد .
۶- سوره أنعام
به معنى چهار پایان مى باشد و نام ششمین سوره قرآن است . نام این سوره از آیه ۱۳۶ آن گرفته شده است و در این سوره به چهارپایان و احکام مربوط به آنها از نظر حلال و حرام بودن گوشت اشاره گردیده است . بعضى موضوعات دیگرى که در این سوره بیان شده عبارتند از : مبارزه با شرک و بت پرستى ، دعوت به اصول سه گانه توحید و نبوت و معاد و بیان کردار و اعمال و بدعتهاى مشرکان و مبارزه با آن . این سوره در مکّه نازل شده و ۱۶۵ آیه دارد . از ابى بصیر نقل شده که گفت : شنیدم از اباعبدالله که مى فرمود : سوره انعام یکدفعه نازل گشت و هفتاد هزار ملک آنرا همراهى مى کرد هنگامیکه بر رسول خدا نازل گشت پس آن را بزرگ داشتند و ارج نهادند چراکه اسم خداوند تبارک و تعالى در هفتاد موضع آن آمده است و اگر مردم مى دانستند که خواندن آن چه فضلى دارد آنرا ترک نمى کردند.
صفای دل و کدورت آن از دیدگاه قرآن و روایات
پاسخ:
از دیدگاه قرآن و روایات، بزرگترین سرمایه انسان در دنیا و آخرت همانا «دل پاک» و به تعبیر قرآن «قلب سلیم» میباشد و لذا خداوند متعال آنگاه که در مقام تمجید از خلیل خویش حضرت ابراهیم برمیآید او را صاحب قلب سلیم دانسته میفرماید: إِذْجاءَ رَبَّهُ بِقَلْب ٍسَلِیمٍ، (به خاطر بیاور) هنگامی را که با قلب سلیم به پیشگاه پروردگارش آمد(صافات/84).
و در جای دیگر از زبان همین پیامبر بزرگ الهی خلیل الرحمان میخوانیم: یَوْمَ لایَنْفَعُ مالٌ وَلابَنُونَ* إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّه َبِقَلْب ٍسَلِیمٍ، در آن روزی که مال و فرزندان سودی نمیبخشد - مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید(شعراء/88و89).
روشن است که پاکی و صفای دل در گرو اعمال و رفتار انسان است چرا که اعمال و رفتار انسان میتواند به منزله صیقلی برای جلای دل باشد و یا موجبات زنگار دل را فراهم نموده آن را سیاه و کدر نماید زیرا که دل آدمی آنچنانکه در روایات آمده است صفحه سفیدی است که هرآنچه بر آن بنویسند همان را میپذیرد وبر آن نقش میبندد دل آدمی در اوائل عمر و اوان جوانی همچون صفحه سفیدی است که هیچ رنگ و تعلقی به خود نگرفته است و همانند زمین خالی وبی زراعتی است که هیچ گیاهی در آن نروییده است. امام علی علیه السلام به فرزندش میفرماید: «انما قلب الحدث کالارض الخالیه ما القی فیها شی قبلته فبادرتک بالادب قبل ان یقسو قلبک و یشتغل لبک، قلب جوان مانند زمین خالی است که هرچه در آن افکنده شود میپذیرد و لذا قبل از آنکه قلب تو قسی شود و عقل تو مشغول گردد به تربیت تو پرداختم.[1]
هر چه از عمر آدمی میگذرد و مراحل مختلف زندگی را پشت سر میگذارد تعلقات و وابستگیهای او به دنیای اطرافش بیشتر میشود و زندگی با چهرهها و رنگهای مختلف به سراغش میآید و اینجاست که انسان رنگ و شکل میگیرد تا هرکسی چه رنگی را انتخاب کند و دل را به رنگی زینت بخشد و یا آن را کدر کند بنابراین اینچنین نیست که هرچه از عمر میگذرد صفای آن کم شود و طهارت خویش را از دست بدهد بلکه گاه چنان بر صفای دل افزوده میشود تا آنجا که صفات جلال و جمال الهی را در اندرون دل خویش مییابد و به تعبیر دیگر خدا را با چشم دل مشاهده میکند روشن است که این همتی والا و بالا میخواهد و برای رسیدن به آن باید از هر آنچه رنگ غیر خدائی دارد پرهیز نماید اما بسیاری از انسانها با دیدن دنیا ومظاهر آن توقف میکنند و آن را هدف میپندارند در این مسیر دل را از دست میدهند و برخی نه تنها دل را از دست میدهند که آن را تبدیل به سنگ و سختتر از آن مینمایند. ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْبَعْدِذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجارَةِأَوْأَشَدُّقَسْوَةً، سپس دلهای آنها بعد از این واقعه سخت شد همچون سنگ یا سختتر(بقره/74).
و لذا میتوان گفت پاکی و صفای دل با گذشت عمر کم نمیشود بلکه کم شدن صفای دل معلول عواملی است که با گذشت عمر فراروی انسان قرار میگیرد و انسان درمقابل آن سر تسلیم فرود میآورد که به برخی اشارت میرود.
1- گناه بدون توبه
در روایت است که هیچ بندهای نیست مگر آنکه درونش نکته سفیدی است هر گاه گناه کند در دل او نکته سیاهی پیدا میشود که اگر توبه کند آن سیاهی از بین میرود و اگر دنبال گناه برود آن سیاهی بیشتر میشود تا آنجا که همه سفیدی دل را فرا میگیرد و چون این سفیدی از سیاهی گناهان پوشیده شد دیگر صاحب آن دل سیاه هرگز به خوبی و صلاح برنگردد و این است که خداوند میفرماید: کردارهای ایشان دلهایشان را چرکین و سیاه کرده است.[2]روشن است که در اوان زندگی و اوائل عمر انسان مرتکب گناه و خطائی نشده است و لذا دل او از نورانیت و صفای بیشتری برخوردار است با ورود در زندگی ممکن است همان حالت خویش را نگه دارد و لذا صفای دل او باقی بماند و یا اینکه پای در مسیر گناه گذارد. در اینجا اگر توبه کند باز صفای دل او باقی است و اگر ادامه دهد صفای دل را از دست خواهد داد. میفرماید: «و ما قست القلوب الا کثرة الذنوب، قلبها قسی نشد مگر بهخاطر گناهان بسیار»[3]
2- تعلق و وابستگی به دنیا
حب دنیا و وابستگی بیش از حد به آن به طوری که دنیا هدف قرار گیرد خود عامل مؤثری در کدورت و تاریکی دل است البته این سخن بدان معنا نیست که انسان دنیا را رها کند و به آن هیچ دلبستگی نداشته باشد. بلکه منظور این است که دنیا هدف قرار نگرفته و زمام انسان را به دست نگیرد چراکه از یک سو دنیا تجارتگاه و مزرعه آخرت است و از سوی دیگر اگر دنیا زمام انسان را به دست گرفت او را از مسیر و هدف اصلی خارج مینماید. و لذا تعبیرات قرآنی همگی حکایت از این دارد که انسان دنیا را بر آخرت ترجیح ندهد نه اینکه دنیا را رها کند میفرماید: لا تطول فی الدنیا املک فیقسو قلبک و القاسی القلب منی بعید، آرزوهایت را در دنیا طولانی نکن که قلب تو قسی خواهد شد و کسی که قلبش قسی شود از من (خدا) دور است.[4]
3- برخی کردارها
برخی از کارها مانند لقمه حرام، پرخوری، پرخوابی، پر حرفی، گوش دادن به سخنان لهو و بیثمر، کثرت مال، نگاه به بخیل، خنده زیاد و... آنچنانکه در روایت آمده است میتواند صفای دل را از بین ببرد و انسان را به قساوت مبتلا گرداند.[5]
4- ترک عبادت
در روایت آمده است که «ترک العباده یقسی القلب» ترک عبادت موجب قساوت دل است.[6] چرا که عبادت صیقل روح و روان است و دل را جلا میبخشدانسانی که رابطه خویش را با منبع نور قطع نمود نوری ندارد بکه گام در تاریکی میگذراد و قدم در طلمت برمیدارد و حقیقتی فراسوی خویش را نمیبیند و میتوان گفت حتی خویشتن خویش را نیز گم می:ند و حیرت و سردرگمی سراسر وجودش را فرا میگیرد و این چیزی جز همان تاریکی دل نیست آنچه گفته شود برخی از عواملی است که مانند زهر به جان میریزد و روح را کدر میسازد و دل را میمیراند و در نهایت صفای آنرا میگیرد و این همه در اوائل عمر و عنفوان جوانی نیست بلکه به تدریج فراروی انسان قرار میگیرد و پیروزی بر این عوامل سعی بلیغ و همت والا میطلبد.
خداوند متعال در قرآن کریم به بیان دستور العملهایی میپردازد که در پیروزی انسان بر این عوامل مخرب مؤثر است. قرآن خود را ذکر و یادآوری نامیده است.[7] و ذکر تنها نجات دهنده دل است. نماز و عبادت مصداق روشن ذکر و یادآوری است که گناهان رامیشوید و قلب و دل را جلا و روشنی میبخشد و تکامل روحی و معنوی انسان را به دنبال دارد.
ماحصل سخن اینکه انسانی که خود را از تعلقات دنیوی برحذر دارد و مرتکب گناه نشود و از هر آنچه دل را کدر میکند پرهیز نماید و افزون بر آن عبادت پروردگار را انجام دهد نه تنها با گذشت عمر صفای دل و روح او کمتر نمیشود بلکه به جائی میرسد که چشم دلش گشوده میشود و آنچه نادیدنی است را میبیند قرآن کریم میفرماید:
وَکَذلِکَنُرِیإِبْراهِیمَمَلَکُوتَالسَّماواتِوَالْأَرْضِوَلِیَکُونَمِنَالْمُوقِنِینَ، و این چنین، ملکوت آسمانها و زمین (و حکومت مطلقه خداوند بر آنها را) به ابراهیم نشان دادیم (تا به آن استدلال کند) و اهل یقین گردد(انعام/75).
زملک تا ملکوتش حجاب بر گیرند هرآنکه خدمت جام جهان نما بکند